بدون عنوان
5 ماهگی سلوا
سلوای ما الان می تواند خوب بغلتد . پاهایش را به طرف دهانش می برد و بازی می کند . با صدای بلند می خندد و جیغ می کشد و موقع خوابیدن دستش را زیر سرش می گذارد و می خوابد . دیگر کم تر گریه می کند ودوست دارد به او زیاد توجه کنیم .ابجی ثمین راخیلی دوست داردو عاشق عینک اوست . بالاخره یک روزی عینک او را میشکند . جدیدا خوردن فرنی را شروع کرده و خیلی دوست دارد ما هم در سایه ی او هر روز فرنی می خوریم و گاهی به سلوا خیلی کم می رسد میگیم خوب هنوز بچه است و .... .. ...
نویسنده :
زهرا
9:45
بدون عنوان
امروز خیلی احساس خوبی دارم از اینکه خدای مهربان دارم که مواظبمه دو تا دختر ناز دارم و یک همسر مهربان .دوست ندارم هیچ کس ناراحت باشد .خدایا قول می دهم همیشه به یادت باشم و هیچوقت فراموشت نکنم تو هم قول بده همیشه چشمهای مهربانت بدرقه ی راه زندگیمان باشد.
نویسنده :
زهرا
20:34